فقر مظهر نابرابری های اجتماعی

مردم شغل های پاره وقت یا متزلزل دارند، خانواده های پرجمعیت با جوانان بیکار، خانواده های تک سرپرست، سالمندان بدون بیمه ، و.‌‌‌‌… این افراد به احتمال نودو نه درصد در زیر خط فقر زندگی می کنند. با وجود افزایش دستمزد ها اما هنوز خیلی از افراد شاغل هم زیر خط فقر بسر می برند و همچنین افرادی که حقوق بازنشستگی دریافت می کنند، چون حقوق شان نسبت به دوران اشتغال به شدت کاهش می یابد در زیر خط فقر زندگی می کنند.

گسترش فقر یک مسئله است. وقتی برای گسترش نابرابری ها نگران هستیم ، پس با یک مسئله بزرگ مواجه هستیم ،چون جامعه با آن درگیر است..

فقر سبب بی نظمی اجتماعی می‌شود.

رشد آمار انحراف ، فساد ،کجروی ، رشد آمار جهانی جرم و جنایت را شاهد هستیم.

جامعه چهره مجرمانه به خود گرفته است.

نا بهنجاری ها روز افزون شده اند ارزش ها خدشه دار شده اند و از دست رفته اند..

انحراف محصول نابرابری اجتماعی و مسائل اجتماعی و شکاف نابرابری است.

یکی از نشانه های جامعه موفق نظم اجتماعی است.

وقتی منافع جمعی بر منافع فردی مسلط شود آن جامعه پیشرفت می‌کند، یعنی اولویت دادن منافع جمع بر فرد..

مسؤلین باید مسؤلیت اجتماعی داشته باشند، یعنی در قبال مسائل و بی نظمی های اجتماعی بوجود آمده و مردم باید پاسخگو باشند.

وقتی نگرانی گسترش یابد، عزم عمومی مردم را می طلبد. باید ریشه های مسئله اجتماعی را شناخت،

چون تا زمانی ریشه های یک مسئله اجتماعی شناخته نشوند راه حل جواب نخواهد داد‌.

درک و فهم مسئله مهم تر از راه حل مسئله است.

جامعه فقط دولت نیست ،یک طرف مردم هستند‌.

وقتی مردم و اعضای یک خانواده بهم رحم نمی کنند چه انتظاری باید باشد. خانواده پایه گذار تمام نابرابری ها و ظلم  هاست. ما دریک جهان اجتماعی بزرگ زندگی میکنیم..اگر همه ما منصف باشیم و باهم همراه شویم ، نقد و گفتمان و گفتگوی منصفانه داشته باشیم خیلی از  مسائل حل خواهندشد.

ما معمولا راهکار می دهیم ولی از مسئله فهم نداریم. اگرریشه و  مسئله فقر را نشناسیم هر راهکاری بنویسیم غلط است.

جامعه به طبیب اجتماعی نیاز دارد.

شرایط جرم را باید بفهمیم که چرا یک نفر قاتل شده است.

آلبرت انیشتن گفته است: اگر من یک ساعت وقت داشتم پنجاه و پنج دقیقه اختصاص می دادم به فهم و ریشه آن موضوع و پنج دقیقه به راه حل فکر می کردم.

آیت الله بهجت گفته است هر چه را بلدی به آن عمل کن.

✍زهرانجاتی