🔸 جنگ در اوکراین امیدها و بیم ها
🔸 پس از تهاجم روسیه به اوکراین ، روند جهان به سمت چند قطبی شدن سرعت بیشتری گرفته است .بطوریکه دبیر کل سازمان ملل در دیدار روز گذشته خود با پوتین هم به آن اشاره نمود.
در چند نوشتار گذشته عرض کردیم اگر روسیه در هفته اول نتواند پایتخت اوکراین را تصرف کند ،جنگ به سمت فرسایشی شدن به پیش خواهد رفت.
🔸سرعت ارتش روسیه و محاصره پایتخت اوکراین در هفته اول جنگ جهان را دچار یک شوک نمود و آمریکا وغرب منفعلانه حوادث را رصد می کردند، همانطوریکه که اشاره گردید ، برخی از تاکتیک های ارتش روس مناسب این جنگ نبود ، از این رو آنها قبل از اینکه گرفتار دام و تله آمریکا و غرب شوند از اطراف پایتخت اوکراین عقب نشستند. گرچه این یک عقب نشینی تاکتیکی و در علم نظامی به معنای،《 رها کردن یک موقعیت ضعیف برای استحکام در موقعیت قویتر است که معمولا اختیاری ودر مواردی از روی اجبار و تحمیل شرایط جنگ صورت می گیرد.》اما اتخاذ همین تاکتیک که ریشه در اشتباه اولیه روسها داشت، کافی بود تا جهان غرب و آمریکا از شوک اولیه جنگ خارج و برای جلوگیری از سقوط اوکراین بسیج شوند و انگیزه لازم را فراهم آورند.
🔸 فشارهای سنگین تحریمی و رسانه ای و کمک های گسترده نظامی حاصل این یک اشتباه تاکتیکی اولیه روسها بود، اما هنوز دست برتر در این جنگ از آن روسیه است. کاخ کرملین تصمیم خود را گرفته است، روسیه چه بخواهد و چه نخواهد عملا در مسیری قرار دارد که فرصت خطای دیگر ندارد، همانطوریکه فرصت عقب نشینی تاکتیکی دیگری هم ندارد. از این رو جنگ وارد یک مرحله جدیدی شده است، دیگر اوکراین و رئیس جمهور زلنسکی جوان، موضوعیت اصلی خود را از دست داده و اکنون جبهه غرب به رهبری آمریکا در مقابل روسیه و رئیس جمهور پوتین است که قصد احیای قدرت شوروی سابق در ردای روسیه را دارد.
🔸آنچه که مشخص است اینکه طرفین دعوا کاملا متوجه شده اند که اولین اشتباه ممکن است به آخرین اشتباه تبدیل و شعله های جنگ جهانی دیگری روشن گردد، از این رو ضمن پافشاری برای امتیاز گیری در میدانهای مختلف ، نیم نگاهی هم به خطر بروز جنگ بزرگتر را دارند. روسیه در وضعیتی هست که جز به تجزیه و یا جدا شدن بخشهایی از اوکراین رضایت نخواهد داد و نمی تواند به کمتر از این هم رضایت دهد . آمریکا وغرب هم که چندان خوشحال از جهان چند قطبی آینده نیستند در حال تزریق مقاومت و حفظ جایگاه خود می باشند.
🔸اگر شعله های جنگ گسترش نیابد ، جهان چند قطبی حتما از دست آوردهای این جنگ خواهد بود، شاید آمریکا و اتحادیه اروپا، یک قطب آن روسیه و چین قطب های بعدی باشند ، در این شرایط گرچه وضعیت امریکا و اروپا تعدیل و چین وروسیه تقویت می شوند اما هنوز تکلیف و وضعیت بخش مهمی از جهان لاینحل باقی می ماند وآن جهان اسلام و خاورمیانه است. باید بپذیریم برای ایستادن در جایگاه جهانی و تبدیل شدن به قطب بین المللی هنوز قدرت نظامی بیش از قدرت اقتصادی تاثیر گذار است. این به هیچ وجه به عنوان نادیده گرفتن قدرت اقتصادی نباید تعبیر گردد. اگر زیر ساختهای اقتصادی در کنار قدرت نظامی تجمیع و تعریف و عملیاتی گردد بدون شک تبدیل شدن به هر قدرتی محقق خواهد شد.
🔸 کشور ما در ابعاد مختلف خصوصا در سالهای اخیر نشان داده که هم به لحاظ نظامی و هم به لحاظ بنیه اقتصادی و توان ایجاد استقلال همه جانبه و مهار بحرانهای منطقه ای می تواند در نظم جهانی آینده محور یت داشته باشد. بستگی دارد که دولت مردان تلاش نمایند هر چه زودتر از شرایط سخت اقتصاد داخلی عبور و خود را مهیای آن جایگاه نمایند شرایط کشور ما از هر لحاظ چه در بعد داخلی و چه در زمینه نفوذ در خارج از مرزهای تعریف شده جغرافیایی برتری دارد بر دیگرانی که بخواهند کاندید آن شوند. ملت بزرگ ایران می تواند جایگاه و موقعیت جهانی و تاریخی خود را پیدا کند.
✍🏻 علی محمد نظری
https://sobhedelfan.ir/?p=14526