×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Saturday, 20 April , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
حرف دل فرهنگی بازنشسته دلفانی

⭕️ریاست آموزش و پرورش شهر نورآباد پاسخگو باشید!!

 

ارزش یک معلم و بازنشسته زحمتکش خیلی بالاتر از یک برگه کاغذ و یک کارت پول بی ارزش

 

✍ فرهنگی بازنشسته

 

سلام

 

 

بنده فرهنگی بازنشسته هستم . دردم درد جامعه معلمین کشور است و هدفم نقد است و گفتن حرف هایی که شاید به طور طبیعی فرصت گفتن و فریاد زدنش را پیدا نکرده ام  .

 

در اینجا می خواهم بگویم و بنویسم که شاید گوش شنوا و چشم بینایی باشد ، شاید نقدم کمی تلخ باشد ولی می تواند با داشتن مزه ای تلخ برای بخش های غبار آلود و بیمار نظام آموزشی کشور و جامعه شفا بخش باشد و بنده هیچ گونه قصد تخریب کسی یا گروهی را ندارم ولی رسالت معلمی ام ایجاب می کند که واقعیت های موجود و دردهای جامعه معلمین کشور را بیان کنم .

 

به نظر بنده ، بازنشستگان فرهنگی به مثابه آیینه و تاریخ فرهنگ یک کشور محسوب می گردند ، معلمی که سی سال از بهترین دوران عمر گرانبهایش را در سخت ترین شرایط و با کمترین امکانات آموزشی و در بدترین شرایط نابرابری اجتماعی در دریافت حقوق و مزایا به طور صادقانه مشغول خدمت به تعلیم و تربیت فرزندان میهن عزیزش بوده است آیا زیبنده و سزاوار است که در آخرین روز کاری اش از داخل بخشنامه یک تکه کاغذی به عنوان لوح تقدیر توسط مدیران و مسئولین تحویل آنان گردد و سپس بگویند خداحافظ !

 

بنده از بی تجلیلی و عدم قدردانی از سوی مسئولین اداره و سازمان و وزارت مربوطه گلایه ندارم ، زیرا ما معلمان در طول سی سال خدمت مان بارها و بارها مورد بی مهری از سوی تصمیم گیران و تصمیم سازان قرار گرفته ایم ؛ به نظر بنده ما معلمان بزرگتر از آنیم که با این رفتارها برنجیم و سپید مویی ما نقطه کمال ماست و از این سپید مویی رستم دستان زاده می شود. یک فرد بازنشسته محتاج یک برگ لوح تقدیر نیست زیرا هر معلمی در طول سی سال خدمتش صدها لوح تقدیر از مقامات مختلف کشور را در پرونده اش دارد ؛ فقط در ذهن یک بازنشسته فرهنگی این سوال پیش می آید :

 

۱- چه فرقی میان ما بازنشستگان با سایر بازنشستگان سازمان های دیگر وجود دارد وقتی معلمان چگونگی قدردانی و تجلیل با ارزش سازمان ها و نهادهای دیگر با کارکنانش را می بینند و یا می شنوند روح و روانش آکنده از غم و اندوه می شود…

 

۲- کو و چه شد آن شعارهای رمانتیک در مورد ایثار و خوبی های شغل معلمی که بارها و بارها از زبان دست اندر کاران و تصمیم گیران و تصمیم سازان در طول این سی سال شنیده بود  ؛در این ها به پوچی این همه شعارها پی می برم و به یاد راز سرودن شعر بوعلی سینا می افتم که:

 

کفر چو منی گزاف و آسان نبود

 

محکمتر از ایمان من ایمان نبود

 

در دهر چو من یکی آن هم کافر

 

پس درهمه دهر یک مسلمان نبود

 

به نظر بنده ، این رفتار بی مهری با معلمان بازنشسته یک اتفاق ساده نیست بلکه بیانگر آنست که دست اندرکاران و تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور ارزش و اهمیتی به متولیان تعلیم و تربیت قائل نیستند و هیچ طرح عملی و برنامه برای استفاده از تجربیان گرانقدر و ارزشمند بازنشسته ها ندارند.

 

در اینجا می خواهم به همه دلسوزان نظام توصیه کنم زیبنده و شان جامعه اسلامی مان نیست که معلمانش در دوران بازنشستگی احساس حقارت کنند

 

 

پ،ن: مسئول کانون بازنشستگان فرهنگیان پاسخگو باشید، منتظر حمایت و عکس العمل شما بعنوان حامی فرهنگیان هستیم، این کوی و این میدان، نشود مانند سنگ زدن

 

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


div id="div_eRasanehTrustseal_85706">