عوامل تاریخی تضعیف جغرافیای ایران

🔸کشور ما از ابتدا تاکنون فراز و فرود های گوناگونی داشته است؛زمانی بعنوان یک امپراتوری بزرگ بر بخشی از جهان سیتره داشت. از مصر در قاره آفریقا تا شبه قاره هند،از خلیج همیشه فارس تا آسیای میانه؛اما این نقشه بزرگ جغرافیایی در گذر زمان دچار تغییرات گردید. آنچه که بعنوان تجربه تاریخ حداقل از دوران صفویه به این طرف موجب کوچک شدن آن نقشه بزرگ گردید،عدم انسجام و اتحاد ملی و بی تدبیری حاکمیتی بوده است. در این زمینه  نقش چند کشور بیش از همه پر رنگ تر است.

🔸اول  امپراتور عثمانی؛قسمت اعظم خاک ایران توسط آن امپراتوری تصاحب گردید. جنگ های بین ایران و عثمانی گرچه به منظور کشور گشایی صورت گرفت اما عمدتا رنگ و بوی ایدوئولوژیکی داشت. بخش های عمده در غرب ایران از مدائن در عراق کنونی گرفته تا تمام مناطق کرد نشین در سه کشور عراق،ترکیه،سوریه از جمله آن سرزمین ها می باشند.

🔸دوم استعمارگر کهن انگلیس،این مادر فتنه در عالم پس از تضعیف امپراتور عثمانی با نفوذ در ممالک تحت پوشش آن و ترسیم خط و راس جغرافیای مرزی برای کشورها،عمدا شرایطی را به وجود آورد که همانند بمب های انفجاری کنترل شده هروقت بخواهند بتوانند آتش فتنه و جنگ بین آن کشورها را کلید بزنند. اگر به نقشه کشورهای منطقه دقت شود،بدون استثناء همه با هم اختلاف مرزی دارند و تنش های مرزی دغدغه اصلی آنان است. ایجاد این اختلاف ها عمدا طراحی گردید تا زمینه حضور دولت بریتانیا و حفظ منافع آنان همواره وجود داشته باشد. بخشهای جنوبی مانند بصره و آن سوی خلیج فارس،قسمتهایی از افغانستان و پاکستان از جمله مناطق جدا شده از ایران بر اساس سیاست انگلستان می باشد.

🔸سوم روسیه تزاری؛روسیه به عنوان یک قدرت جهانی همواره در صدد توسعه جغرافیای خود بوده است. این کشور خصوصا از عصر قارجار به بعد پایش در مرزهای ما باز شد و علاوه بر اشغال بخش های وسیعی از سرزمین ما حتی آرزوی رسیدن به آبهای گرم خلیج فارس را در سر می پروراند و اگر توافق تقسیم منافع بین قدرتهای برتر خصوصا انگلیس نبود با توجه به شرایط حاکمیتی ایران حتما به آرزوی خود می رسید. بخش های بزرگ آسیای میانه در آن سوی دریای خزر از جمله قسمت های جدا شده از ایران توسط روسیه است.

🔸براساس شواهد هیچگاه مردم مناطق جدا شده روی آرامش بخود ندیدند ،زیرا علاقه و اشتیاق این سرزمینها و آداب ورسوم و فرهنگ و ادبیات آنان ریشه در فرهنگ و تمدن ایران بزرگ دارد.  و این فراق همچنان تداوم دارد.

🔸 روند تحولات تاریخ معاصر نشان میدهد بدخواهان این مرزو بوم هنوز هم بدنبال تجزیه بیشتر کشور هستند زیرا تحولات نیم قرن اخیر ومصون سازی امنیت کشور نشان داد که آنها دیگر قدرت تسلط بر منافع عظیم ایران را پیدا نخواهند کرد  از این رو برای رسیدن به مقصود توهم دارند یکبار دیگر آن را تجزیه نمایند. برای این مهم تلاش ها و زیر ساختهای ظاهری را هم در دستور کار دارند. ادعای پوچ کشورهای حاشیه خلیج فارس مبنی بر مالکیت جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی،در حالی که خود بهتر از هرکس میدانند علاوه بر بحرین بخشهایی از سرزمین آنان هم مربوط به ایران است. تحرکات گاه و بیگاه طالبان در افغانستان در حالیکه هنوز حاکم رسمی کشورشان نیستند،البته آنها چون بارعلمی ندارند و با تاریخ و نقشه کشورها بیگانه هستند،بعید است بدانند تا کجای افغانستان مربوط به ایران بوده است. حضور رژیم صهیونیستی در برخی کشورهای همسایه  و ایجاد فتنه های گوناگون  خود بهترین گواه است.

اما امروز  ایران سربلند در اوج اقتدار نظامی و امنیتی تمام تحرکات دشمنان را در دور دست ها  رصد می کند .  وبا پشتوانه مردمی  فهیم و با ذکاوت  نقشه های شوم دشمنان را نقش بر آب خواهد نمود..

✍🏻 علی محمد نظری