×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : شنبه, ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Saturday, 4 May , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
پدیده شوم مو فروشی ….

موهایم را فروختم ! ( پدیده شومی به نام مو فروشی)

 

✍️زهرا نجاتی

 

ابرو که می‌کشید مدادش شکسته بود

گیسو که می‌برید هوا تار تار بود…

 

در داستان بینوایان اثر ویکتور هوگو،

یکی از شخصیت های آن زنی به نام فانتین است،  که از شرایط سخت و فقر و ناچاری گیسوانش را زیر تیغ حراج گذاشت..بینوایان یک رمان تاریخی ،اجتماعی و اخلاقی …‌ است که ویکتور هوگو درآن به فساد ،تبعیض های اقتصادی و اجتماعی و نبود اخلاقیات و.. در فرانسه پرداخته‌است، ثقل و مرکز داستان زندگی انسانی است که فقر او را به دزدی مجبور می کند.

فانتین زنی که بر اثر ترک شوهرش، شهر خود را ترک می‌کند و دختری به نام کوزت به دنیا می‌آورد.

فانتین با فقر زندگی کرده بود ،موهای طلایی و دندان های صدفی داشت.

کسی به فانتین کار نمی داد زیرا بچه داشت و همسر نداشت.

فقر چنان بر فانتین سایه افکنده بود مجبور شد موهایش را بفروشد و دو دندان جلوی اش را به دندان ساز فروخت و پول را به مردی به نام تناردیه داد تا از دخترش مواظبت کند.

 

فانتین آیینه ها را شکست تا خود را نبیند.

 

 

حال در این روزگاری که عجب آشفته بازاری شده

دختران و زنان در بازارهای مکاره موهایشان را به فروش می رسانند.‌

دانش آموزم میگفت روزی در کوچه ای زنی بدنبالم می دوید ‌که به من گفت خریدار موهایت با قیمت مناسب هستم، من ترسیده بودم و می دویدم و زن بدنبال من میدوید

جیغ زدم و فرار کرد.

 

زنی را دیدم موهای دختر ۱۰ ساله اش را فروخته بود میگفت موی سر دخترم طبیعی بوده گران‌تر خریدنش و آن دختر که با عدم رضایت اش موهایش فروخته شد، افسردگی شدید گرفت و ترک تحصیل کرد…

 

روزگاری در سرزمین مان یکی از قسم های مهم، قسم به گیسوان بود. به احترام گیسوان مادران سوگند یاد میکردند.

 

چرا باید بر در و دیوار شاهد آگهی های خرید مو با اندازه های ۵۰ و۷۰ سانتی و به قیمت متفاوت باشیم!

 

چرا ارزش های ما قابل خرید و فروش شده اند؟

از فروش اندام ها حال چند سالی است به فروش گیسوان رسیده ایم. چه کسی و چه کسانی ارزش های ما از بین برده اند و آنها را به یغما برده اند؟

 

حال زنان جامعه را چه شده است؟ که گیسوان خود را به فروش می رسانند. فکرکردن به این موضوع دردناک است. این معامله شوم چه ضربه ها ی روحی و روانی که بدنبال ندارد.

این اندک پول را دختران جامعه برای چه می خواهند خرج کنند؟ برای پدری که مستاجر است یا برای برادری که بیکار است تا اندکی با پدر دعوا نکند. یا برای مادری که هزینه داروهای ش را ندارد! یا برای تهیه مایحتاج غذایی که نیاز دارند؟ یا برای خرید پوشاک و …. و یا برای هزینه ترک اعتیاد برادرش؟؟

 

به احترام تمام دختران  و مادران سرزمینم  که موهایشان را فروخته اند تا شاید کمی از دردها را کم نمایند…

تا برای دختران مرفه و ثروتمند که فقط به زیبایی بدن و موهایشان فکر میکنند و هیچ گونه درد و اندوهی ندارند جز چیدمان بدنشان،

موهایشان را به حراج گذاشته اند، تا این موها به کلاه گیس های قشنگی تبدیل شوند و در ویترین کلکسیون های لوکس مغازه های لاکچری برای مرفهین بی درد به فروش برسند.

 

گریه کنیم ! سکوت کنیم، لحظاتی سکوت کنیم !

چرا دیگر آسمان نمی بارد؟

چرا آسمان گریه نمی کند بر دردها؟!

چرا دیگر برف و باران نمی بارد؟!

چرا خیر و برکت از جامعه رخت بر بسته است؟

 

چرا دختران و زنان ما مثل فانتین در داستان بینوایان شده اند؟

کاش آیینه ها را بشکنیم!!

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


div id="div_eRasanehTrustseal_85706">