ما و میراث نیاکانمان
زاگرس مهد سنت ها
میراث آن مردمان خردمند!!
✍زهرا نجاتی
زمانی که جامعه ای، نمادها، آداب و رسوم و حس مشترک جمعی را خشک نماید احساسات جمعی از بین میرود..
هر عنصر فرهنگی دارای کارکرد هست، نمیشود حذفش کرد، مگر اینکه کارکرد دیگری جایگزین داشته باشد یعنی یک آلترناتیو برایش معرفی کنند….
فرهنگ جامعه، چسبی است که اعضای آن را با زبان، لباس، مذهب، باورها و آرزوها و چالش های مشترک نگه می دارد. مجموعه الگوهای رفتاری آموخته شده ای است که عمیقا ریشه دوانده است ما براساس آنها به نحو ناخودآگاه و غیر اختیاری عمل میکنیم.
هر منطقه هر محلی برای موضوعات مختلف مانند: عزاداری، جشن، مراسمات ملی و مذهبی یک سری آداب و رسوم محلی و ملی دارد. قطعا ماندگاری داشته اند و کارکرد داشته اند ،اگر کارکرد نداشتند زود از بین می رفتند.
بنابراین حذف یک عنصر فرهنگی به سادگی نیست زیرا با واکنش مردم و افکار عمومی مردم مواجهه میشود.
مگر اینکه جایگزین داشته باشد که مردم را راضی کند..
بعضی واژه ها خودشان کتابی هستند مثل : باورها، ارزش ها، سنت، هنجارها و…
اگر فرهنگ نبود زبان نبود، اندیشه نبود، فرهنگ اگر نبود جامعه و گروهها از هم متلاشی می شدند.
فرهنگ مثل مَلاتی است که آدم ها را به هم وصل میکند.
ویلفردو پاره تو جامعهشناس فرانسوی می گوید : فرهنگ تعیین کننده چگونگی تفکر و احساس یک جامعه است.
کار ساده ای نیست که شخصی و یا کسانی بخواهند یک عنصر فرهنگی را به فرهنگ مردم اضافه کنند و یا بخواهند یک عنصر فرهنگی را حذف نمایند.
منظور این پیشنهادات حذف آداب و رسوم عزاداری اگر صرفه جویی در هزینه هاست با میل خودشان است. و کسی اجبارشان نکرده است.
ولی باید به رسم و رسومات احترام گذاشت و آنچه درست است انجام گیرد. اگر احساس کردید خانواده ای توان مالی ندارد این کار انجام داده و کمکش کنید! ما رسم “پرسانه” را داریم..
در خیلی از مناطق کشور صندوقی به نام صندوق متوفی وجود دارد، که هم محلی ها کمک میکنند تا در ایام عزاداری از مهمان ها پذیرایی کنند ،زیرا خود خانواده متوفی و بستگان و مهمانان شهرهای اطراف باید از کجا غذا بخورند؟؟
یکی از راههای شناسایی فرهنگ سایر ملل و اقوام، خواندن خاطرات آنهاست. مطالعه دیگران در نهایت ،منجر به کشف شباهت ها ،تفاوت ها و فهم بهتر خود میشود.
انسان ها حاملان اصلی فرهنگ هستند و هر پدیده ای را تنها زمانی میتوان فرهنگی نامید که در رابطه ای انسانی قرار بگیرد. فرهنگ باید از رسانه ای بگذردکه انسان است و معنایی دریافت کند که انسانی است.
ما باید به باورها احترام بگذاریم!
جامعه به وسیله میراث فرهنگی و میراث اجتماعی به ارگانیسم های انسانی نظام می بخشد و افراد را به رنگ خود در می آورد. آموختن فرهنگ یعنی آموختن راه زندگی.
نوزادی بی فرهنگ به جهان پای می گذارد کم کم نگرش ها و باورهایش زیر فرهنگ قرار می گیرد.
فرهنگ چندان نیرومند است که میتواند جلوی انگیزش جنسی را بگیرد. فرهنگ به ما می گوید پاک دامن باشید.
برای اینکه یک جامعه را بشناسید باید تفکر و احساسشان را بشناسید.
ابن بَطوطه، درسفر هایش و در اکثر نوشته هایش کلمه باور را نوشته است.
الان ما با نژاد کشی فرهنگی مواجه شدیم..
آیین چمر و کتل از میراث نیاکانمان در لرستان و زاگرسی که مهد سنت هاست می باشد. میراث آن مردمان خردمند که با سرنا و دُهل همراه است. که متأسفانه یکی پس از دیگری به اسم معضلات نکوهیده و به دست کسانی در آستانه حذف هستند..
کاش مراسمات شادی را هم حذف کنید.. چون غم وشادی باهم هستند..
چرا که به جای تغییر خرده فرهنگ ها اصل فرهنگ را ازبین می برند!!
کسانی به جای پاک کردن صورت مسئله، اصل مسئله را حذف میکنند!!
یعنی فرهنگ سوگواری و آیین ها و آداب رسوم را از این دیار و خطه کهن با قدمت دیرینه ی آن، چه آسان حذف میکنند و این است که در اثر گذشت زمان و کوته فکری، قدمت آیین ها و مراسمات و رسومات ازجمله سور و سوگ، پوشش محلی مردان و زنان و سایر سنت ها محو میشوند..ما می مانیم نسلی تهی شده و بدون گذشته ی غنی…
https://sobhedelfan.ir/?p=24731